آیا میدانید چه چیزی بین استیو جابز، بیل گیتس، ورا وانگ و جوآن رولینگ مشترک است؟ همه این افراد در دورهای از زندگی خود شکست خورده و دوباره به راه خود با قدرت بیشتری ادامه دادند. راه اندازی کسب و کار یا شروع کار جدید آسان نیست و برای رسیدن به موفقیت، لازم است منطقه راحتی خود را ترک کنید، بنابراین باید شکست و اشتباهات خود را پذیرفته و از آنها درس بگیرید. گاهی اوقات ترس از شکست مانع از امتحان روشهای جدید یا پیاده سازی ایدههای خلاقانه میشود. برای مقابله با ترس از شکست باید چه کاری انجام دهیم؟ در این مقاله همراه ما باشید تا به بیان استراتژیهای ترس از شکست بپردازیم.
ترس از شکست چیست؟
ترس از شکست یک واکنش انسانی است که ممکن است از احساس عدم اطمینان یا از دست دادن موفقیت ناشی شود. این احساس ممکن است از نگرانیهای مربوط به ترکیبات اجتماعی، اقتصادی یا شخصی به وجود آید. به عنوان یک قسمت از تجربه انسانی، مهم است که با آن برخورد کرده و راههای مدیریت آن را یاد بگیریم.
آیا ترس از شکست یک فوبیا محسوب میشود؟
ترس از شکست به نوعی میتواند در زمینهای از فوبیا تلقی شود، اما معمولاً به عنوان “أتيلوفوبیا” یا ترس از شکست شناخته نمیشود. فوبیاها اغلب به ترس شدید و غیرمتعارف از یک شی یا وضعیت خاص اشاره دارند. در حالی که ترس از شکست میتواند بخشی از تجربه انسانی عادی باشد و در برخی افراد بیشتر از دیگران وجود داشته باشد.
درمان فوبیاها عمدتاً به کمک مشاوره روانشناسی، تکنیکهای مدیریت استرس، و تغییر الگوهای فکری انجام میشود. اگر ترس از شکست به حدی است که زندگی روزمره را تحت تأثیر قرار میدهد، مشاوره متخصص میتواند کمک مؤثری باشد.
کلیک کنید: آیا دلیل پیشرفت انسان ها پارادایم است؟
چگونه بفهمم از شکست میترسم؟
داشتن افکار درباره شکست به این معنی نیست که از شکست میترسیم. در بسیاری از موارد با تجزیه و تحلیل سناریوهایی که برای اجرای واقع بینانه یک پروژه ضروری هستند، میتوان از شکست جلوگیری کرد. این نوع در دسته ترس از شکست قرار نمیگیرد. برای تشخیص علائم ترس غیر طبیعی از شکست علائم زیر را بررسی کنید:
- از کارهای پیچیده اجتناب میکنید. این مورد نشان میدهد شما نمیخواهید با چالشهایی روبرو شوید که برای آنها آمادگی نداشته یا در آن شکست میخورید. در واقع شما با این کار به آینده خود ضربه خواهید زد زیرا فرصت تجربه پروژههای جدید را از خود میگیرید.
- بیش از حد کار میکنید. از آنجایی که احساس میکنید شکست نزدیک است، احتمالاً اضافه کاری کرده و نمیخوابید. کم خوابی و استراحت ندادن به خود میتواند نتیجه معکوس داشته باشد.
- زیاد درگیر افکار میشوید. فکر کردن بد نیست اما وقتی زمان بیش از حدی را صرف فکر کردن به انجام کارها کنید، میتواند به این معنا باشد که سناریوهایی در ذهن خود ایجاد میکنید که نامربوط یا بعید هستند، این افکار به شما اجازه نمیدهند به برنامههایتان ادامه دهید.
- قادر به ارائه راهحلهای کاربردی نیستید. وقتی نمیتوانید از فکر کردن به موقعیتهای نامطلوب دست بردارید، ممکن است در زمان تصمیم گیری قضاوت خوبی نداشته و پروژههای خود را به تاخیر بیندازید.
- به دنبال تایید دیگران هستید. اگرچه کار تیمی خوب است اما انتظار برای تایید دیگران، ممکن است به این معنی باشد که توانایی تصمیم گیری ندارید یا دیگران را مسئول شکست خود میدانید.
به خاطر داشته باشید این رفتارها به این معنا نیست که شما در انجام کارها ناتوان هستید یا باهوش نیستید، بلکه نشان میدهد باید بر احساس منفی ترس غلبه کنید.
چگونه بر ترس از شکست غلبه کنیم؟
هر شخصی میتواند با کمک دستور العملهای خاصی، بر روی ترس از شکست کار کرده و کنترل آن را به دست بگیرد. در ادامه به بیان استراتژیهای کاربردی برای غلبه بر ترس از شکست میپردازیم.
- ارزیابی کنید که چرا شکست خوردهاید
بهترین کاری که میتوانید برای غلبه بر ترس از هر چیزی انجام دهید، تحلیل آن است. اگر به دلیل شکست یا اشتباه بزرگی که تجربه کردهاید، تمام برنامه شما بهم ریخته است، باید زمانی را صرف تجزیه و تحلیل دلیل شکست کنید. تجزیه و تحلیل نه تنها به شما این امکان را میدهد که اقدامات نادرست را شناسایی کنید، بلکه به شما کمک میکند تا نقاط قوت خود را شناسایی کرده و از آنها انرژی بگیرید.
- از اشتباهات خود درس بگیرید
برای غلبه بر ترس، باید اشتباهات خود را پذیرفته و از آنها به عنوان فرصتی برای برنامه ریزی و اجرای اقدامات جبرانی استفاده کنید. این روش به شما کمک میکند تا اعتماد از دست رفته خود را دوباره به دست آورید. زمانی که متحمل یک شکست میشوید و میدانید دلیل آن چیست، در آینده تمام تلاش خود را خواهید کرد تا از آن اشتباه دوری کنید، این کار شما را یک قدم به موفقیت نزدیکتر میکند.
- به سناریوهای واقع بینانه فکر کنید
اگر احساس میکنید ترس از شکست شما را درگیر کرده و نمیتوانید روی موضوع دیگری تمرکز کنید؛ سعی کنید به سناریوهای فاجعه بار فکر نکنید. به خاطر داشته باشید این سبک افکار، نگرانیهای جدید و افکار مزاحمی ایجاد کرده و ترس از شکست شما را تشدید میکند.
مطالعه کنید: چگونه به هدفمان برسیم؟
- از کمک دیگران استفاده کنید
اگر حس میکنید نمیتوانید به شکلی واقع بینانه به یک پروژه یا برنامه نگاه کرده و مشکلات آن را شناسایی کنید، بهترین کار این است که نظر یک همکار یا دوست را بپرسید. شنیدن نظر آنها به شما کمک میکند تا از دید جدیدی به قضیه نگاه کرده و ترس خود را کاهش دهید. شنیدن نظر مثبت و منطقی دیگران میتواند آرامش زیادی به شما هدیه دهد که در طول مسیر موفقیت به آن نیاز خواهید داشت.
- اهداف قابل دستیابی داشته باشید
هنگام انجام یک پروژه تجاری، جذب مشتری جدید یا ارائه گزارش به هیئت مدیره، دقیقاً میدانید که میخواهید به چه چیزی برسید. این موضوع در زندگی شخصی هم میتواند بسیار کمک کننده باشد. تعیین اهداف قابل دستیابی، مسیر مشخصی را ترسیم کرده و به شما نشان میدهد باید از چه راهی پیش بروید.
بهترین کار این است که برنامه یا پروژه خود را به مراحل و بخشهای مختلفی تقسیم کنید. همانطور که پیش میروید، احساس میکنید در دستیابی به بسیاری از اهداف کوچک خود موفق بوده و این موفقیتها به شما انگیزه میدهد تا آخر بدون هیچ مشکلی پیش بروید. حتی اگر به هدف بزرگ خود نرسید، احساس شکست مطلق نمیکنید. تواناییهای خود را شناخته و اهدافی تعیین کنید که میتوانید به آنها برسید.
- به موفقیت فکر کنید
به جای اینکه فکر کنید همه چیز ممکن است اشتباه پیش برود، به کارهایی فکر کنید که باید انجام دهید تا همه چیز درست پیش برود. به خاطر داشته باشید شروع فکر کردن به شکست، میتواند باعث عدم اعتماد به نفس شود. علاوه بر آن اگر عضو تیمی باشید، فکر کردن به شکست احتمالی به اعضای گروه این باور را میدهد که به شما اعتماد نکنند و انگیزه آنها را به حداقل میرساند. اگر از سرزنس خود برای چیزهایی که اتفاق نیفتاده دست بردارید، همه چیز بسیار آسانتر خواهد بود.
- فکر کنید تازه کار هستید
در برخی موارد توصیه میشود با فرض مبتدی بودن، کاری را شروع کنید. این نگرش میتواند انگیزه بزرگی برای یادگیری، اشتباه کردن و رشد باشد. اگر فرض کنید همه چیز را میدانید، شکست را بخشی از فرآیند یادگیری نخواهید دید، بلکه آن را به عنوان هدفی که نمیخواهید به آن برسید خواهید دید. این اتفاقی است که برای افراد کمال گرا رخ میدهد؛ این افراد شکست را یک مرحله از موفقیت نمیدانند، بلکه آن را سدی در مسیر موفقیت میدانند.
- کارها را به اتمام برسانید، حتی اگر احساس ترس زیادی دارید
وقتی با ترس مواجه میشوید، هیچ استراتژی بهتر از رویارویی مستقیم با آن وجود ندارد. برای مثال اگر نمیتوانید با ترس خود از سوار شدن بر ترن هوایی غلبه کنید، بهتر است یکبار آن را امتحان کنید. ترس بخشی از زندگی ما است، بنابراین به جای اجتناب ، باید با آن روبهرو شویم. به یاد داشته باشید شجاعت، انجام کارها بدون ترس نیست، بلکه انجام آنها با وجود آن احساس ترس است.
- دائما در حال پیش بینی آینده نباشید
ما نمیدانیم قرار است در آینده چه اتفاقی بیفتد؛ بنابراین نمیتوانیم مطمئن شویم آن چیزی که در ذهن داریم اتفاق خواهد افتاد یا خیر. اگر فکر میکنید ارائه شما با شکست همراه خواهد بود، این افکار منفی بر روی کیفیت کار شما تاثیر میگذارد؛ در نتیجه بهترین کار این است که بیش از حد به آینده فکر نکنید.
- با خودتان گفتگو کنید
این تکنیکی است که در شناخت درمانی استفاده میشود و مبتنی بر دستوراتی است که شخص به خود میدهد تا اعمال خود را هدایت کند؛ در واقع نوعی گفتگو با خود است. از خود بپرسید چه کاری باید انجام دهم؟ هدف نهایی من چیست؟ چه مراحلی باید طی کنم تا موفق شم؟ اگر به صورت دقیق به این سوالات پاسخ دهید، یک طرح کلی از فعالیتهای آینده خود خواهید داشت.
- به خودتان انرژی مثبت تزریق کنید
به خودتان بگویید “همه چیز برای من خوب پیش میرود”، “من بدون تردید موفق میشوم”. در صورتی که متحمل شکستی شدید، باید بگویید “اشتباه کردم اما هیچ اتفاقی نمیافتد، همه اشتباه میکنند اما من این اشتباه را جبران خواهم کرد”. از گفتن ”نمیتوانم” به خود خودداری کنید. به خود و تواناییتان برای غلبه بر مشکلات ایمان داشته باشید زیرا یک بار شکست به این معنی نیست که همیشه شکست خواهید خورد.
- در صورت روبهرو شدن با مشکلات انعطاف پذیر باشید
تنها دو واکنش ممکن به اشتباهات و شکست وجود دارد: تسلیم شوید یا بلند شده و دوباره تلاش کنید. اگر گزینه دوم را انتخاب کنید، ناگزیر تبدیل به فردی انعطاف پذیرتر خواهید شد. بلند شدن بعد از شکست به شما اعتماد به نفس زیادی داده و زمانی که دوباره متحمل شکست شوید، این موقعیت را به خاطر میآورید و با خود میگویید: “من توانستم بر x غلبه کنم، بنابراین میتوانم بر y هم غلبه کنم.” به جای اینکه خود را شکست خورده بنامید، خود را فردی ببینید که اجازه نمیدهد تجربیات و شکستهای بد او را متوقف کند.
پیامدهای ترس از شکست
موفقیت قطعی نیست و شکست کشنده نیست؛ آنچه واقعاً مهم است شجاعتی است که برای حرکت به جلو دارید. ترس از شکست احساسی است که باعث میشود افراد در مواجهه با موقعیتهای جدید یا ناشناخته احساس ترس کنند. اگرچه ترس طبیعی بوده و بخشی از زندگی ما است، اما نباید اجازه داد این احساس مانع از برداشتن حرکتهای بزرگ شود.
اگر ترس از شکست وجودتان را فرا گیرد، شما را از حرکت به جلو باز داشته و در بدترین حالت میتواند مانع رشد و پیشرفت شود. این ترس میتواند مشکلات بزرگی در کار و پیشرفت شخصی ایجاد کند. پیامدهای رایج ترس از شکست عبارتند از:
- ناتوانی در تجزیه و تحلیل موقعیت: این نوع ترس بر توانایی شما در تجزیه و تحلیل وقایع تاثیر گذاشته و در روند ارزیابی فرآیندها در یک پروژه یا روابط با مشتریان تأثیر میگذارد. شاید دلیل آن است که هدف شما صرفا شکست نخوردن است و به خوب انجام شدن کاری فکر نمیکنید.
- از دست دادن اعتماد به نفس: ترس از شکست باعث میشود افراد اشتباهات خود را بزرگ کرده و احساس کنند دیگر نمیتوانند آن کار را انجام دهند، در نتیجه در انجام کارها احساس ناتوانی کرده و بیشتر از شکست میترسند.
- از دست رفتن اعتماد فرد به دیگران: یکی از اثرات ترس از شکست در محیط کاری این است که تصمیم میگیرید تمام وظایف لازم را به عهده گرفته تا یک پروژه شکست نخورد. در واقع این ترس میتواند باعث شود که تواناییهای تیم خود را دست کم گرفته یا به دلیل عدم اعتماد به همکاران، نتوانید مسئولیتها را واگذار کنید.
- محیط کاری پر تنش و ناسالم: فشار زیاد ناشی از ترس غیر منطقی از شکست، میتواند فضای سمی در محیط کاری ایجاد کند. شاید فشاری که از این ترس به شما وارد میشود، باعث افزایش فشار کاری بر همکاران شود که نتیجه خوبی ندارد.
- استرس و اضطراب: یکی دیگر از عوارض جدی ترس از شکست، استرس بیش از حد است که دلیل آن رقابت و حجم کاری زیاد است.
همانطور که مشاهده میکنید، سوء مدیریت ترس از شکست میتواند عواقب جدی بر زندگی کاری و آینده فرد داشته باشد؛ به همین دلیل است که باید به دنبال راههایی برای غلبه به آن باشید.
ازدست ندهید: راههای تقویت اعتماد به نفس در کودکان
سخن پایانی
در این مقاله از حس یاد در مورد مبحث ترس از شکست و راههای مقابله با آن صحبت کردیم. بهترین راه برای غلبه بر این ترس، شناسایی تواناییها و پیش بردن برنامهها و پروژهها بر پایه اهداف واقع بینانه است. حتی در صورتی که یک راه با شکست مواجه شد، سعی کنید از آن درس گرفته و آن اشتباهات را دوباره تکرار نکنید.
یک پاسخ